انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال از همین حالا حاشیهساز شده است. انتخاباتی که قرار است ۱۱ اسفندماه پیشرو برگزار شود، اما از همین حالا نه برای فوتبال که برای کل ورزش حاشیهساز شده است.
این روزها تا دلتان بخواهد میتوان اخبار حاشیهای در این خصوص شنید، خبرهایی که نشان میدهد قرار نیست اتفاق خاصی برای فوتبال بیفتد و به قول معروف «در همچنان روی همان پاشنه خواهد چرخید.» این را میتوان از چنگ و دندان نشان دادن مدعیان ریاست فدراسیون بههم متوجه شد. آدمهایی که همه امتحان خودشان را به بدترین شکل ممکن در فوتبال پس دادهاند و حال و روز امروز فوتبال ثمره مدیریت آنهاست، چه کسانی که امروز بر مسند هستند و باز هم پا پیش گذاشتهاند و چه آنهایی که قبلاً بوده و باز هم جلو آمدهاند. جالب اینکه همه اینها ادعای درست کردن وضعیت فوتبال را دارند.
لازم نیست نامی برده شود، وضعیت فوتبال اینقدر روشن است که همه میدانند از چه کسانی حرف میزنیم. از اتفاقات جالب این روزها آوردن نام «علیرضا دبیر»، رئیس فدراسیون کشتی به عنوان کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال است و البته اینکه صداهایی از فدراسیون شنیده میشود مبنی بر اینکه احتمال تعلیق وجود دارد که نشان از برنامهریزی آقایان برای بیرون کردن رقبای جدی از میدان دارد.
اما در این میان ایرادهایی که کاظم اولیایی، مدیرعامل سابق استقلال به انتخابات گرفت هم جالب توجه بود. اولیایی میگوید: «هر نامزد را باید پنج عضو مجمع با ارائه فرم امضا شده معرفی کنند و در واقع پنج نفر از اعضای مجمع آن فرد را برای ریاست پیشنهاد دهند. مطلبی که منتقدین هم میگویند انتقاد آنها وارد و درست و جزو ایرادها یا همان باگهای اساسنامه فدراسیون فوتبال است که باید در آینده اصلاح شود. هدف قانونگذار هم این بوده که هر فردی با تأیید اعضای مجمع وارد انتخابات شود. در مجمع عمومی و انتخاباتی فدراسیون فوتبال در واقع باید آرای مأخوذه حاصل آرای تشکلها، هیئتمدیرهها و هیئتهای فوتبال باشد، ولی در حال حاضر، چون تشکلهای ذینفعان فوتبال حضور ندارند اشخاص حقیقی رأی میدهند و ممکن است این نوع رأی دادن بیانگر نظر و رأی تشکلهای ذینفعان نباشد. به نظر من این ایراد بزرگ مجمع است که باید رفع شود، چراکه نماینده تشکلها در واقع حاصل خردجمعی را در مجمع بروز میدهد.»
البته ایرادهای اولیایی مربوط به دیروز و امروز نیست و سالهاست که انتخابات فدراسیون فوتبال به همین منوال برگزار میشود، اما جای سؤال دارد که چرا امثال اولیایی تاکنون یادشان نیفتاده که این ایرادها را برطرف کنند. آنچه مهم است اینکه فوتبال با این دست فرمان راه به جایی نخواهد برد و با این آدمهایی که برای رسیدن به صندلی ریاست آن از حالا به جان هم افتادهاند، نمیتوان آینده روشنی برای آن متصور بود. اما یک سؤال مهم دیگر و آن اینکه نهادهای نظارتی در این بین چه میکنند که این همه آدم متخلف طی سالهای گذشته به خود اجازه دادهاند به راحتی آب خوردن در عرصه مهم و تأثیرگذار انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال شرکت کنند؟ افرادی که به سبب تخلفات و فساد حاکم بر فوتبال از گذشته تا امروز در خوشبینانهترین حالت حداقل باید از حضور در عرصه ورزش محروم باشند، نه اینکه برای بازگشت به صندلی ریاست نقشه بکشند.